فرهنگ امروز/ کریستی آر. کیلن[1]، ترجمه فاطمه شمسی: آنها را مشغول خواندن نگه دار، عنوان کتاب راهنمایی ضدسانسور است که توسط آر. سی. لنت و جی. پیپکین برای آموزگاران نوشته شده است. این کتاب زمینهای در باب اهمیت خواندن و مطالعه برای محصلان و همچنین تبیین کامل و دقیق سانسور و چگونگی ظهور آن در فضای تحصیلی را فراهم میآورد؛ این متن توضیح میدهد که چگونه میتوان پیش از آنکه کتابی در حوزه یا مدرسهای به زیر سؤال رود خود را در برابر آن چالش آماده ساخت.
اگرچه این کتاب حجم کمی دارد، اما تبیینی کامل، مجمل و مؤثر از این مسئله است که چگونه میتوان پدیدهی سانسور را از نظام آموزشی دور نگه داشت. این کتاب مناسب مدیران، کتابداران یا متخصصین رسانه و معلمان است و همچنین امتیازی ارزشمند برای کسانی است که میخواهند از اعمال سانسور در سطح منطقهای یا فضای دانشگاهی جلوگیری شود.
لنت و پیپکین بهدرستی اهمیت امر خواندن و مطالعه و قابلیت دانشآموزان در انتخاب آزاد یک متن که از نظر آنها جالب است را تبیین میکنند و نشان میدهند چگونه سانسور این اعمال را از ارزش تهی میسازد. نویسندگان این اثر با نام بردن از متخصصانی نظیر آتول (Atwell )، توانی (Tovani)، کراشن (Krashen) و بییرز (Beers) جنبههای مهم خواندن و مطالعه در کلاس درس را خاطرنشان و از آن پشتیبانی میکنند. اهمیت وجود کتابخانههایی در کلاس درس و توضیحات در باب چگونگی بر پا ساختن یکی از آنها و راهنمایی در این مورد که چه کتابی انتخاب شود، برای معلمانی که نمیدانند از کجا آغاز کنند، در کتاب تبیین شده است. لنت و پیپکین از این نقطهنظر دفاع میکنند که «ما باید مطمئن شویم که انواع گوناگون کتاب برای دانشآموزان ما قابل دسترسی است و در نتیجه آنها از تمام فرصتها برای یافتن کتابی که آنها را به طرق مختلفی که ما هرگز قادر نخواهیم بود ارزیابی کنیم، دگرگون خواهد کرد، بهرهمند هستند.» (ص.10)
لنت و پیپکین از معلمان و دانشآموزان میخواهند درک کنند که «{دانشآموزان} و نه معلمان باید از حق انتخاب در خواندن بهرهمند بوده و از آن دفاع کنند و همچنین باید اطمینان داشت که این انتخابها به استانداردهای خانوادههایشان نزدیک باشد» (ص.17)؛ این امر موجب به وجود آمدن فرهنگ ارتباط بین محیط خانه و مدرسه میگردد و در آینده دانشآموزان را قادر خواهد ساخت تا در مورد انتخاب متن خود توضیح ارائه دهند (این تنها موردی است که در این کتاب به نظر قابل بحث و مناقشه است). چنین انتظاری مناسب دانشآموزان راهنمایی و دبیرستان است و محصلان ابتدایی هنوز در حال پرورش تشخیص بین درست و غلط و شناخت توقعات و انتظارات خانوادهی خود هستند. این انتظار که محصلان ابتدایی باید به لحاظ عاطفی و شناختی از خودآگاهی کافی برای تطبیق یک متن با ارزشهای خانوادهی خود برخوردار باشند، بسیار دور از ذهن است.
بسیاری از والدین معتقد هستند یا خواهند بود اینکه به دانشآموزشان اجازه دهند متنی متفاوت با آنچه همهی کلاس میخوانند، انتخاب کند، موجب متمایز شدن دانشآموز میشود. نویسندگان کتاب در مقابل این استدلال نقض، ایدهی بهرهبرداری از انجمنهای ادبیات[2] را مطرح ساخته و به دفاع از آن میپردازند.
انجمنهای ادبیات یکی دیگر از بهترین کارهایی است که نویسندگان کتاب به منظور بالا بردن فرهنگ مطالعه و خواندن و حق انتخاب برای دانشآموزان در کلاس درس از آن سود میجویند؛ چنانچه انجمنهای ادبیات را جزئی از فرهنگ مطالعه و حق انتخاب برای دانشآموزان بدانیم، بنابراین خواندن متون متفاوت به طور همزمان برای دانشآموزان بسیار عادی خواهد بود.
لنت و پیپکین همچنین تبیینی دقیق از اینکه سانسور چگونه عمل میکند ارائه میدهند، اینکه سانسور فرم گزینش (خودگزینی) به خود میگیرد و همچنین از تأثیر مخرب (تلاش معلمان برای پیشبینی و اجتناب از کتابهای چالشبرانگیز) و درجهبندی کتابها سخن به میان میآورند. بسیاری از آموزگاران ممکن است خود را به دلیل اعمال سانسور ناخواسته، گناهکار قلمداد کنند. نویسندگان کتاب توضیحات دقیقی از این نوع سانسور ارائه میدهند و به خواننده با ذکر مثال نشان میدهند که این اصطلاحات در فضای مدرسه چگونه کاربرد مییابد. لنت و پیپکین میگویند «بهترین راه برای درک «گزینش» این است که گزینشگران عنوانهایی را برمی گزینند که به لحاظ آموزشی موجه و به طور کلی درکی مثبت از کتاب به دست دهند؛ سانسور عنوان هایی را حذف می کند که ممکن است موهن یا اغلب تصوری منفی از کتاب به دست دهند.» (ص.23)
به همان طریق خودسانسوری زمانی رخ میدهد که آموزگاران تصمیم بگیرند کتابی را علیرغم تناسب با معیارها به منظور اجتناب از ایجاد چالش در دانشآموز یا تعصب شخصی از دسترس دانشآموزان خارج کنند» (صص.24-25) این اطلاعات برای آموزگاران بسیار حیاتی و روشنگر است، درحالیکه برخی سانسورها ناخواسته صورت میگیرد، بیشتر آنها قویاً به علت ترس رخ میدهد. معلمانی که رمانهای محتاط و بیخطر را برای دانشآموزان انتخاب میکنند ممکن است بر روی آنها تأثیر عکس بگذارند، زیرا «{دانشآموزان} اغلب زمانی که تنها کتابهایی برای آنها در نظر گرفته شود که جای هیچگونه پرسشی را باقی نمیگذارد، از خواندن روی برمیگردانند» (ص.26)
نویسندگان کتاب همچنین بهنحوی مؤثر آموزگاران را از اعمال سانسور در درجهبندی کتاب منع میکنند. آنها مثالهایی واقعی را از وبسایتها استخراج میکنند تا نشان دهند چگونه شاهکارهای ادبی هنگامی که از بافت ادبیشان خارج میشوند، موهن و ناشایست به نظر میآیند.
تشویق مدارس به اینکه بهنحوی پیشتازانه و مبتکرانه خود را برای چالش کتابها آماده سازند، بخشی از اطلاعات ارزندهای است که در این کتاب آمده است. لنت و پیپکین از درگیر ساختن و آموزش جامعه در مورد متون و سانسور و روشهای بیشتر برای مقابله با این مشکل رو به رشد حمایت میکنند. آمادهسازی دانشآموزان برای تحلیل و درک سانسور در طی هفتهی کتابهای ممنوعه[3] یکی از ایدههای باارزشی است که در این کتاب عنوان شده است. از دیگر ایدهها، تشویق معلمان و دانشآموزان به بحث و مناظره در باب سانسور است. نویسندگان همچنین استفاده از نوعی شبیهسازی سانسور را ترغیب میکنند که کل جامعه را درگیر میکند، آنها از این متد به منظور آگاه ساختن عامهی مردم از سانسور سود میجویند؛ این حالت، آگاهی و حق انتخاب را بهعنوان ابزار قدرت نشان میدهد.
لنت و پیپکین استادانه از ارائهی رویهای در سطح منطقهای پشتیبانی میکنند تا از این طریق اساس و شالودهای در ارتباط با کتابهای چالشبرانگیز بنا نهاده شود و در صورت ظهور کتابی چالشبرانگیز آمادگی لازم وجود داشته باشد. نویسندگان کتاب، مخاطب را در جریان چگونگی برخورد با یک چالش در فضای دانشگاهی قرار میدهند و نشان میدهند درصورتیکه موضوع در این سطح حل نشد چه باید کرد. آنها با ارائهی توضیحات کافی عمل به چالش کشیده شدن را کمخطرتر نشان میدهند و مخاطب خود را برای این اتفاق آماده حس میکند. از جمله مواردی که در ارائهی فرمها و رویههای مذکور در کتاب بر آن تکیه میشود، احترام گذاشتن به ارزشهای خانواده و دانشآموزان و تعیین مبنای منطقی برای انتخاب مطالب آموزشی است:
«اگرچه مهم است که فرد مدعی بداند ارزشهای خانوادهاش مورد حمایت قرار خواهد گرفت، احترام به معیارهای خانواده به این معنا نیست که خانواده میتواند ارزشهای خود را بر فرزندان برخلاف میلشان تحمیل کند. آنچه مهم است این است که مدرسه این مسئله را که هر خانواده فرهنگ و ارزشهای خود را دارد که ممکن است با... اکثریت اعضای مدرسه متفاوت باشد به رسمیت بشناسد.» (ص.50)
این جملات شاید مهمترین و تأثیرگذارترین جملاتی باشد که در این متن آمده است. کل متن دربارهی اهمیت اینکه دانشآموزان بتوانند آزادانه نسبت به یک متن واکنش نشان دهند و معلمان نیز به این واکنش احترام گذارند، به تفصیل میپردازد. معلمان باید بتوانند دربارهی ارزش آموزشی یک اثر ادبی و چگونگی ارتباط آن با معیارهای رسمی به تفصیل سخن گویند.
اختصاص حق انتخاب متن برای دانشآموزان برای خواندن و ارائهی مبنای منطقی برای توضیح اینکه چرا یک اثر ادبی تدریس میشود، یکی از بهترین راههایی است که مدرسه را از چالش کتاب دور نگه میدارد. کتابِ آنها را مشغول خواندن نگه دار، ابزار لازم برای آموزگاران جهت حمایت از معلمان و دانشآموزان در مقابل سانسور را فراهم کرده و در نتیجه از آزادی آکادمیک و حق آزادی بیان دفاع میکند. داشتن برنامه برای چنین رویدادهایی دارای اهمیت است؛ لنت و پیپکین تبیین و مبنای منطقی برای حمایت از حق انتخاب دانشآموزان در کلاس درس و حمایت از معلمان، کتابداران و مدیران -یعنی کسانی که میخواهند به شکل تأثیرگذار با سانسور مقابله کنند- ارائه میدهند.
ارجاعات:
[1] - Christi R. Keelen
[2] Literature circles مشابه باشگاه کتاب بزرگسالان، انجمنی است که هدف از آن تشویق جوانان و دانشآموزان به بحثهای جدی و اشتیاق و علاقه به خواندن است.
[3] Banned Books Week، نام کمپینی است که با هدف بزرگداشت حق آزادی در خواندن و مطالعه و توجه به کتابهای ممنوعه و چالشبرانگیز به طور سالانه برگزار میشود.
منبع:
Lent, R. C., & Pipkin, G. Keep them reading: An anti-censorship handbook for educators. New York, NY: Teachers College Press, 2013.
نظر شما